محل تبلیغات شما



بسمه تعالی جدایی در کمین بنشته زینب زداغم میشوی دلخسته زینب جدایی می رسد زینب برایت حسینت میکند آندم دعایت کمین بنشسته سختی های دوران دل خونین دلان و بیقراران پس از داغ پدر داغ پیمبر پس از هجران سختِ داغ مادر جدایی می رسد بین من و تو غمی عظمی بیاید بر تو از نو در آن هنگامه ی سخت جدایی تو تنها حامی دشت بلایی ن تنها داغ گلهایت ببینی که خود با داغ گلهایت قرینی ببینی بر سر نی لاله ها را طنین گریه ها را ناله ها را تو در بین عدویم یک سپاهی تو آندم حافظ دین خدایی
بسمه تعالی مرو از پیش ما بابا . مزن آتش دل ما را نگربر اشک و چشمانم شده نیلی تر از دریا . مرو دیگر توانی در دل زینب نمی ماند عزا خانه شود خانه کسی ما را نمی خواند به جزچاه و دل صحرا کسی قَدرَت نمی داند خدایا طاقت و صبری بده در یورش غمها به شبهای پریشانی به طوفان غم و غربت چگونه ساحلی یابم به بحر ماتم و مهنت خرامان می روی بنگر
بسمه تعالی کو به کو منزل به منزل مرغ دل پر میزند خاک پای شیر حق بر دیده ی تر میزند میرود گاهی مدینه گاه دیگر کربلا یا که در محراب خون بر سینه و سر میزند کوچه های کوفه ظلمانی اثر ماه نیست منتظر بنشستگان کی یار ما در میزند می‌نشیند در کنار بستر شیر خدا ناله با دلداگان عشقَُ بهتر میزند می سپارد گوش خود را بر نوای مجتبی با حسین هم ناله گردد بوسه بستر میزند میفشاند اشکُ همراهی کُند با اشکِ عشق بر دل از اشک حسین با ناله خنجر میزند زانوی غم در بغل بگرفته اهل بیت
بسمه تعالی چگونه باورم آید به شهری که وفا کردی سرت از جهل بشکافد مگر مولا جفا کردی! به تیغ صبحگاهی تو شدی مجروح عرفانی تو روح و جان شیرینت فدایی خدا کردی فدای قلب تو مولا چه دل رحم و رئوفی تو همه خون دلت دادند تو آنها را دعا کردی بمیرم من برای تو شدی تنها تر از تنها نداری یار و غمخواری تو زهرا را صدا کردی در آن شهر جفاکاران تو تنها مرهم دردی پناه بی پناهانی تو دینت را ادا کردی چه زخمی بر دلت مولا پس از هجران زهرا شد چو زهرا بر پریدن تو تمنا و دعا کردی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

محسن سفیدگر